كلمه لحظه درست است
معاني كلمه لحظه ، یک لحظه ، نیم لحظه
در ادامه مطلب
لحظه
یکبارنگریستنباگوشهچشم , یکچشمبهمزدن , یکدم
1-
( مصدر ) بگوش. چشم یک بار نگریستن . 2- ( اسم ) یک چشم زدن دم آن جمع :
لحظات : آدمی از آن روز که در رحم مصور گردد تا آخر عمر یک لحظه از آفت
نرهد . یا لحظه به لحظه . دقیقه بدقیقه : حال او لحظه بلحظه آن به آن و خیم
ترمیشد . یا لحظه تا لحظه . دقیقه بدقیقه زمان تا زمان : هر زمان آن خروش
می افزود لحظه تا لحظه بیشتر می بود . ( هفت پیکر نظامی . ارمغان 243 ) یا
لحظه لحظه . دقیقه بدقیقه زمان زمان : و لحظه لحظه محبت اهل آن در درون دل
وجان بنیاد می نهاد .
جاییست شیرناک بتهامه و منه یقال : اسد لحظه کما یقال اسد الشری .
یک لحظه
یک دم یک نفس
نیم لحظه
( اسم ) 1 - نصف لحظه نیم دقیقه . 2 - یک دم .